60 نمونه شاخص کلیدی عملکرد (KPI) در کسب و کار

60 نمونه شاخص کلیدی عملکرد (KPI) در کسب و کار

مقدمه

شرکت های همه صنایع از نمونه های KPI برای برآورد موفقیت خود در دستیابی به اهداف استفاده می کنند. اما شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) مناسب با اهداف شما کدامند؟ برای پاسخ به این سوال ، ابتدا باید مهمترین KPI ها را برای تجارت و صنعت خود بشناسید.

KPI چیست؟

شاخص عملکرد کلیدی (KPI) مقداری است که عملکرد شما را اندازه گیری می کند. این به شما کمک می کند بفهمید که کل تجارت یا یک بخش مشخص چگونه کار می کند. این نشان می دهد که شرکت شما تا چه حد به اهداف مهم تجاری خود رسیده است. مهم نیست که در کدام سطح مدیریتی فعالیت می کنید ، باید مهمترین KPI های خود را زیر نظر داشته باشید تا اطمینان حاصل شود که تلاش های تیم شما در جهت درست است.

“آنچه اندازه گیری می شود بهبود می یابد.” این نقل قول توسط پیتر دراکر به وضوح ارزش KPI ها را نشان می دهد. با این حال ، KPI برای موثر بودن و کمک به بهبود سودآوری کسب و کار شما باید دارای برخی ویژگی های مهم باشد.

7 ویژگی کلیدی KPI خوب:

قابل اندازه گیری

آنها باید برای تجزیه و تحلیل تغییرات مثبت یا منفی از هدف قابل اندازه گیری باشند. شما همچنین باید مشخص کنید که چه چیزی اندازه گیری می شود. به عنوان مثال ، وقتی صحبت از فروش می شود ، می توانید عملکرد فروش و تعداد مشتریان جدیدی را که یک کارمند وارد می کند ، اندازه گیری کنید.

مرتبط بودن

این بدان معناست که KPI ها باید به مدیر یا تیم مربوطه که دارای تخصص مناسب هستند اختصاص داده شود. به این ترتیب نتایج موفق تر خواهد بود.

ساده و واضح

KPI ها باید آنقدر واضح و ساده باشند که هر کاربر متوجه شود KPI دقیقاً چه چیزی را اندازه گیری می کند.

به موقع

گزارشات KPI باید در فرکانس مناسب باشد. نه خیلی اوقات و نه خیلی کم. فقط از این طریق کارکنان می توانند تصمیمات به موقع بگیرند در حالی که غرق در انواع مختلف داده ها نیستند.

قابل رویت

ضروری است که KPI ها در سراسر سازمان قابل مشاهده باشند. نمونه های داشبورد داده های زیادی با ویژگی های قابل اشتراک گذاری و مشارکت وجود دارد. نمایان بودن به این معنی است که تیم ها از عملکرد روزمره بیشتر آگاه هستند و بنابراین می توانند تصمیم گیری مبتنی بر داده را بهبود بخشند.

قابل اجرا

یک KPI موثر باید برای حمایت از تصمیمات موثر به یک سوال مشخص پاسخ دهد.

دست یافتنی

هرچه KPI واقع بینانه تر باشد ، احتمال دستیابی به آن بیشتر است. KPI های غیرواقعی تنظیم نکنید زیرا آنها یکی از محرک های اصلی تیم هستند.

مهمترین نمونه های بازاریابی دیجیتال و KPI های وب سایت

  • نرخ کلیک (CTR)-تعداد کلیک هایی که بر روی تبلیغات خود به ازای هر تعداد نمایش دریافت می کنید ، اندازه گیری می کند.
  • هزینه به ازای کلیک (CPC)-هزینه واقعی که برای هر کلیک در کمپین های بازاریابی پرداخت به ازای کلیک پرداخت می کنید را نشان می دهد.
  • هزینه عملیاتی (CPA) – میزان هزینه شما برای دستیابی به یک نوع تبدیل (مانند ثبت نام در وب سایت شما) را اندازه گیری می کند.
  • منابع ترافیک وب سایت – این مثال KPI وب سایت مربوط به تخمین منابع ترافیکی است که بازدیدکنندگان را به وب سایت شما می آورد. این به شما کمک می کند تا سودآورترین کانال های بازاریابی را تعیین کنید.
  • تعاملات اجتماعی – میزان تعامل با پست ها و کمپین های رسانه های اجتماعی خود را بسنجید. مشارکت پست مهمترین معیار موفقیت شما در شبکه های اجتماعی است.
  • نرخ کلیک ایمیل – نشان می دهد که چه کسی واقعا با محتوای ایمیل شما درگیر است. کسانی که واقعاً درگیر هستند روی چیزی در ایمیل شما کلیک می کنند. طیف وسیعی از نرم افزارهای داده کاوی داده های ایمیل وجود دارد که به شما امکان می دهد تعداد زیادی ایمیل را کاوش کنید و KPI های مهم را به شما نشان می دهد.
  • رتبه بندی کلمات کلیدی – این مهمترین KPI برای SEO (بهینه سازی موتورهای جستجو) است. نشان می دهد که چگونه وب سایت شما در موتورهای جستجو مانند گوگل ، بینگ و یاهو برای کلمات کلیدی خاص رتبه بندی می شود.
  • نرخ تبدیل صفحات فرود – نشان می دهد که چند نفر از هر یک از صفحات فرود شما بازدید می کنند و چه تعداد از آنها فرم های شما را پر می کنند.
  • بازگرداندن بازدیدکنندگان وب سایت – نشان دهید که وب سایت شما در ایجاد و حفظ مخاطب چقدر کارآمد است.
  • میزان جستجوهای ارگانیک – چند درصد از ترافیک شما از جستجوهای ارگانیک به دست می آید.
  • میزان ترافیک تلفن همراه – نشان می دهد که وب سایت شما به طور موثر برای دستگاه های تلفن همراه مانند تلفن های هوشمند و رایانه بهینه شده است.
  • زمان متوسط در صفحه وب سایت – این KPI برای ترافیک جستجوی ارگانیک حیاتی است زیرا گوگل صفحات وب سایت را بر اساس ارتباط آنها رتبه بندی می کند.
  • صفحات به ازای هر بازدید – این KPI بازاریابی دیجیتال نشان می دهد که آیا بازدیدکنندگان شما بلافاصله پس از ورود به وب سایت شما باز می گردند یا به محتوای شما علاقه مند هستند ، مدت بیشتری می مانند و چندین صفحه شما را می خوانند.
  • تعداد بک لینک به وب سایت شما – این مثال های KPI تعداد پیوندهای با کیفیت از سایر وب سایت های معتبر به سایت شما را نشان می دهد. یک شاخص مهم برای ایجاد اعتبار وب سایت شما.

نمونه های برتر KPI مدیریت فروش در یک کسب و کار

  • سرنخهای جدید – می توانید آن را فرصتهای جدید نیز بنامید. این تعداد سرنخ های جدیدی است که هر ماه/هفته به بخش فروش شما وارد می شود. در نهایت ، برای افزایش فروش آنچه شما نیاز دارید سرنخ بیشتر است.
  • میزان جذب مشتری – نشان می دهد که تعداد زیادی از مشتریان جدید شما به مشتریان تبدیل می شوند.
  • رشد فروش – میزان فروش شما را در یک بازه زمانی خاص (ماه ، هفته ، سال) اندازه گیری می کند. با اندازه گیری رشد فروش خود ، رشد شرکت خود را نیز اندازه گیری می کنید.
  • عملکرد محصول – اگر شما محصولات زیادی را می فروشید و برای هر محصول هدفی وجود دارد ، پیگیری فروش هر یک از آنها ضروری است. این KPI محصولات شما را بر اساس عملکرد درآمد آنها رتبه بندی می کند.
  • فروش هر نماینده فروش /تیم فروش – عملکرد هر یک از نمایندگان فروش یا تیم های فروش خود را اندازه گیری کنید.
  • میانگین حاشیه سود – این KPI مدیریت فروش به شما کمک می کند تا حاشیه سود را در محصولات یا خدمات خود ارزیابی کنید.
  • نسبت بسته شدن فروش – نسبت بین تعداد مذاکراتی که نمایندگان فروش شما انجام داده اند و تعداد معاملاتی که آنها موفق به اتمام و بسته شدن شده اند.
  • هدف فروش – این KPI، درآمد واقعی را در مقابل درآمد پیش بینی شده نشان می دهد. این به شما امکان می دهد دریابید که آیا در مسیر درستی برای رسیدن به اهداف برنامه ریزی شده خود هستید یا خیر.
  • هزینه جذب مشتری – تمام هزینه های مربوط به آوردن مشتری را نشان می دهد. هدف نهایی شما افزایش ارزش عمر مشتری و در عین حال کاهش هزینه جذب مشتری است. به این ترتیب می توانید یک تجارت سودآور را حفظ کنید.
  • ارزش مادام العمر مشتری – میزان پولی که می توانید از مشتری در طول عمر رابطه خود کسب کنید. هرچه بیشتر مشتریانی را که به شما پول می دهند نگه دارید ، پول بیشتری به دست خواهید آورد.
  • میانگین چرخه فروش – هدف این مثال KPI کوتاه کردن طول دوره چرخه فروش شما است. چرخه های طولانی مدت می تواند به فروش شما آسیب برساند.

نمونه های برتر KPI رسانه های اجتماعی

  • اشتراک گذاری – تعداد دفعاتی که نام تجاری شما در انواع مختلف بسترهای اجتماعی در مقایسه با رقبا ذکر شده است.
  • میانگین کلیک در هر پست – برای پیدا کردن نوع محتوایی که کاربران شما با آن درگیر هستند مفید است.
  • دنبال کنندگان رسانه های اجتماعی – راهی عالی برای درک سریع موقعیت شما در بسترهای اجتماعی.
  • لایک، اشتراک گذاری ، بازنشر مجدد – معیار مهمی برای دسترسی و مشارکت کسب و کار شما در مورد حضور اجتماعی است.
  • مشترک بر اساس سن و جنسیت – دانستن افرادی که از پست های شبکه های اجتماعی شما بازدید می کنند عملی است. شما باید اطلاعات جمعیتی بازدیدکنندگان و خوانندگان مانند جنسیت ، مکان ، سن و غیره را درک کنید. آنها می توانند به شما در تقسیم بندی بازار شما کمک بیشتری کنند.
  • احساسات اجتماعی – ادراک برند شما توسط مشتریان و ارزش ویژه برند را نشان می دهد. ابزارهای نرم افزاری تجزیه و تحلیل متن پیشرفته به مشاغل این امکان را می دهد تا احساسات ذکر شده در مورد نام تجاری را درک کرده و داده های مورد نیاز برای حفظ استراتژی نام تجاری را در اختیار آنها قرار دهند.
  • نرخ تبدیل هدف-رسانه های اجتماعی یک ابزار عالی برای هدایت تبدیل های رایگان مانند ثبت نام وبینار است. برآورد نرخ تبدیل اجتماعی برای دستیابی به این اهداف به شما کمک می کند موفقیت خود را بهتر ارزیابی کنید.
  • بازدید از وب سایت از رسانه های اجتماعی – این KPI رسانه های اجتماعی ارزشمند است که تعداد طرفداران شما را نشان می دهد که گام بعدی را برداشته و از وب سایت شما بازدید می کنند. آوردن طرفداران خود به وب سایت شما آنها را به تبدیل یا خرید نزدیک می کند.
  • فالوورهای جدید در مقابل از دست رفته – این KPI تعداد فالوورهایی را که به دست آورده اید و کسانی که در یک دوره مشخص از دست داده اید مقایسه می کند. به این ترتیب ، می توانید میزان رشد دنبال کنندگان خود را اندازه گیری کنید.

مثالهای اساسی KPI مالی در یک کسب و کار

  • حاشیه سود ناخالص = (درآمد – هزینه محصولات فروخته شده)/درآمد.

این مثال مهم KPI مالی نشان می دهد که آیا شما محصولات و خدمات خود را به طور مناسب قیمت گذاری کرده اید. همانطور که می دانید ، حاشیه سود ناخالص شما باید به حدی بزرگ باشد که بتواند هزینه های ثابت شما را پوشش دهد و برای شما سود ایجاد کند.

  • سود خالص – این پولی است که پس از پرداخت تمام هزینه ها و صورت حساب ها دارید. سود خالص = کل درآمد – کل هزینه.
  • حاشیه سود خالص – درصد درآمد شما را نشان می دهد. معادله این است:

حاشیه سود خالص = سود خالص/کل درآمد.

این یکی از KPI های پیگیری شده در امور مالی است. این نشان می دهد که کسب و کار شما در تبدیل درآمد به سود چقدر خوب عمل می کند.

  • نسبت جاری = دارایی های جاری / بدهی های جاری شما.

نمونه بدهی های جاری شما بدهی ها و بدهی های حساب است. نمونه هایی از دارایی های جاری عبارتند از: وجوه نقد ، موجودی و حسابهای دریافتنی. این KPI به توانایی شما در پرداخت تعهدات خود در کوتاه مدت ، عمدتا در 12 ماه آینده می گوید. هدف نهایی داشتن نسبت بیشتر از 1 است. نسبت فعلی زیر 1 به این معنی است که شما پول کافی برای پرداخت صورتحساب خود ندارید.

  • نسبت گردش بدهی حسابها – نشان می دهد که آیا هزینه های خود را با سرعت مناسب پرداخت می کنید یا خیر. نشان می دهد که چقدر سریع می توانید تامین کنندگان و سایر قبوض را پرداخت کنید.
  • گردش حسابهای دریافتنی – نشان می دهد که آیا پرداخت های خود را در زمان معقول دریافت می کنید یا خیر. به عبارت دیگر ، این نشان می دهد که چگونه سریع پرداخت های خود را بدهکار می شوید و کارآیی یک کسب و کار را در افزایش اعتبار نشان می دهد.
  • بازده دارایی ها (ROA) – کارآیی استفاده از دارایی های کسب و کار شما برای کسب سود را نشان می دهد. برآورد می کند که شرکت شما در مورد کل دارایی های شما چقدر سودآور است.

ROA = درآمد خالص/ کل دارایی ها.

  • بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) – سودی را که کسب و کار شما از سرمایه گذاری سهامداران شما به دست می آورد اندازه گیری می کند.

ROE = درآمد خالص (منهای سود سهام ممتاز)/ حقوق صاحبان سهام (بدون احتساب سهام ممتاز).

مهمترین نمونه های KPI رضایت مشتری 

  • نمره رضایت مشتری (CSAT) – این مربوط به این است که از مشتریان خود بخواهید رضایت خود را از برند ، محصول ، خدمات یا مشاغل کلی شما ارزیابی کنند. CSAT میانگین تمام پاسخ های مشتریان شما است. CSAT معمولاً از اعداد تشکیل شده است ، اما می تواند شامل ایموجی های خنده ، ستاره ها و غیره باشد.
  • نمره ترویج کننده خالص (NPS) – تعداد مشتریانی را که به اندازه کافی از نام تجاری شما خوششان می آید به شما توصیه می کند تا آن را به افراد دیگر توصیه کنید. در نهایت ، مراجعه به مشتریان بهترین نوع تبلیغ برای هر مشاغل است.
  • اولین زمان پاسخگویی – میزان سرعت پاسخگویی شرکت شما به درخواست مشتریان شما را اندازه گیری می کند. هر مشتری می خواهد یک خرید روان و سریع داشته باشد. در غیر این صورت ، آنها به سراغ رقبای شما می روند.
  • نرخ حفظ مشتری – توانایی خود را برای حفظ مشتری پرداخت کننده در یک بازه زمانی معین (هفته ، ماه ، سال) اندازه گیری کنید. به دست آوردن مشتریان جدید بسیار گرانتر از حفظ مشتری است.
  • بهبود رضایت مشتری – این KPI تغییرات رضایت مشتری را در یک بازه زمانی مشخص پیگیری می کند. اگر قبلاً سطح بالایی از رضایت مشتری را داشته اید و آنها ثابت مانده اند ، پس در مسیر درستی هستید.
  • میانگین زمان وضوح – اندازه گیری می کند که چقدر سریع می توانید مسائل مربوط به مشتریان یا محصولات خود را برطرف کنید. خدمات عالی مشتریان مستلزم حل سریع و حرفه ای مسائل است.
  • ویژگی های برند – نشان می دهد که آیا مشتریان شما به برند و تجارت شما آنطور که شما می خواهید نگاه می کنند. این KPI رضایت مشتری از کلماتی استفاده می کند که مشتریان برای توصیف نام تجاری شما استفاده می کنند. با جمع آوری این اطلاعات از مشتریان خود ، می توانید خدمات مشتری را تخمین زده و درک کنید که در نظر مشتریان کجا هستید.

نمونه های برتر KPI مدیریت پروژه

  • زمان چرخه – مدت زمانی را که پروژه شما برای تکمیل یک کار خاص نیاز دارد اندازه گیری می کند. این KPI برای کارهای مکرر در یک پروژه مهم است.
  • زمان صرف شده – این مقدار زمانی است که تمام اعضای تیم در یک پروژه معین صرف می کنند. همچنین می توانید آن را توسط هر یک از اعضای تیم به صورت جداگانه اندازه گیری کنید.
  • هزینه واقعی KPI – به شما می گوید که چقدر پول تا به امروز برای پروژه مشخص شده صرف کرده اید. این شامل تمام هزینه های مربوط به پروژه است که تا به امروز خرج کرده اید.
  • بازده سرمایه گذاری پروژه (ROI) – نشان می دهد که آیا مزایای پروژه شما بیش از هزینه های آن است یا خیر.
  • واریانس بودجه – این یک KPI مدیریت پروژه مهم است که به شما می گوید بودجه واقعی چقدر متفاوت از بودجه برنامه ریزی شده است.
  • شاخص عملکرد هزینه (CPI) = ارزش کسب شده / هزینه های واقعی. این کارایی را نشان می دهد که هنگام استفاده از بودجه پروژه به دست می آورید. این KPI به شما امکان می دهد عملکرد آینده را پیش بینی کرده و بودجه خود را برای پروژه ها بهتر درک کنید.
  • رضایت مشتری/وفاداری – میزان رضایت مشتری از پروژه شما را اندازه گیری می کند. این KPI عموماً با یک بررسی ساده به طور موثر اندازه گیری می شود.
  • تعداد خطاها – تعداد مسائل و مواردی که باید در طول پروژه تعمیر شوند. این KPI بر اصلاح بودجه تأثیر می گذارد.
  • درصد کار انجام شده – تعریف درصد کارهای انجام شده به شما یک مرور سریع از عملکرد پروژه شما می دهد. شما می توانید دریابید که پروژه شما در چه مرحله ای واقع شده است.
  • استفاده از منابع – به شما کمک می کند تا دریابید که محدودیت تیم های پروژه شما چیست و یک نگاه سریع به کار تیم خود ارائه می دهد. این KPI نحوه استفاده از زمان اعضای تیم هنگام کار بر روی پروژه را اندازه گیری می کند.

نتیجه

بررسی روزانه شاخص های عملکرد برای حفظ عملکرد شما در مسیر ضروری است. مثالهای KPI فوق در یک کسب و کار به شما کمک می کند تا درک دقیق تری از وضعیت فعلی ، موفقیت و سودآوری خود کسب کنید. دلایل زیادی وجود دارد که چرا KPI برای رشد شرکت شما بسیار مهم است. آنها نه تنها به شما امکان می دهند اهداف خود را اندازه گیری کرده و اطلاعات مهم را دریافت کنید ، بلکه به شما کمک می کنند تا بفهمید چه زمانی باید فضای آموزشی خود را بهبود بخشید ، حضور آنلاین بازاریابی خود را بهتر کنید یا تیم های فروش خود را بیشتر تحریک کنید.

سبد خرید
ورود

حساب کاربری ندارید؟

برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.