آموزش جامع بازاریابی ویژه 2023
مقدمه
اگر در بازاریابی تازه وارد هستید، ممکن است درک نادرستی از آن داشته باشید. ممکن است یک یک بیلبورد درخشان در میدان تایمز را تصور کنید.
بازاریابی خیلی بیشتر از اینهاست و شامل کانالها، تاکتیکها و قالبهای مختلفی است – و میتواند برای هر کسبوکاری با هر بودجهای کار کند.
کلید شروع، دانستن اصول اولیه است. در اینجا، من شما را از طریق برخی از کانال های بازاریابی مبتدی و نحوه ایجاد اولین استراتژی بازاریابی خود راهنمایی می کنم.
آنچه در این مقاله می آموزید :
کانال های بازاریابی مقرون به صرفه
اگر به تازگی بازاریابی را شروع کرده اید، در اینجا چند کانال مقرون به صرفه وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
1. بازاریابی محتوا
کل فرضیه بازاریابی محتوا ارائه محتوای ارزشمند به مخاطبان است. این می تواند پست های وبلاگ، ویدئوها، پادکست ها، کتاب های الکترونیکی و موارد دیگر باشد. برخلاف تبلیغات پاپ آپ، این نوع بازاریابی مخرب نیست. قرار است این احساس طبیعی، ارگانیک و مفید باشد.
این را در نظر بگیرید: شما می خواهید محصول خود را بازاریابی کنید، یک اپلیکیشن بهره وری. در وبلاگ خود، مقالاتی را منتشر می کنید که مملو از نکات و ترفندهایی برای کارآمد ماندن در محل کار هستند. با ارائه این نوع محتوا، به آرامی در مورد برنامه خود آگاهی ایجاد می کنید.
برای اینکه یک قدم جلوتر بروید، یک فرم ثبت نام برای آزمایش رایگان برنامه خود در بالای هر مقاله قرار می دهید – به خوانندگان فرصت تبدیل شدن به مشتری را می دهید.
بازاریابی محتوا یک سرمایه گذاری بلند مدت است. اما با صبر و استراتژی مناسب، میتوانید آگاهی از برند را افزایش دهید و روابط با مشتری را بدون فشار مالی قابل توجهی تقویت کنید.
2. بازاریابی ایمیلی
بازاریابی ایمیلی در مقایسه با سایر کانال های بازاریابی نسبتاً مقرون به صرفه است. بسیاری از ارائه دهندگان خدمات ایمیل، طرح های رایگان یا قیمت های سطحی را برای جذب بودجه های مختلف ارائه می دهند. به عنوان مثال، نرم افزار بازاریابی ایمیلی HubSpot آسان برای استفاده، ایمن و رایگان است.
با بازاریابی ایمیلی، به افرادی دسترسی پیدا می کنید که قبلاً به کسب و کار شما ابراز علاقه کرده اند. این شما را در موقعیت عالی برای ایجاد روابط، تبلیغ محصولات و به اشتراک گذاشتن پیشنهادات قرار می دهد. همچنین میتوانید ایمیلهای راهاندازی را هنگامی که فردی اقدامی را انجام میدهد، مانند خرید یا دانلود پیشنهاد محتوا، تنظیم کنید.
3. بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی
این روزها، مصرف کنندگان انتظار دارند که برندها حضور آنلاین داشته باشند – بنابراین اگر قبلاً این کار را نکرده اید، برای یک پروفایل تجاری در چند سایت رسانه اجتماعی ثبت نام کنید.
پس از راه اندازی، می توانید شروع به اشتراک گذاری محتوا کنید. با انواع مختلف محتوا آزمایش کنید تا زمانی که ایده بهتری در مورد اینکه چه چیزی بیشترین جذابیت را دارد داشته باشید. به یاد داشته باشید که رسانه های اجتماعی همه چیز در مورد ارتباط است، بنابراین با مشتریان تعامل داشته باشید، گفتگوها را آغاز کنید و از محتوای تولید شده توسط کاربر استفاده کنید. این تاکتیکها میتوانند به شما کمک کنند تا روابط را تقویت کنید و وفاداری را در اطراف برند خود بدون خرج کردن یک هزار تومان ایجاد کنید.
با این حال، اگر تصمیم به اجرای تبلیغات پولی دارید، رسانه های اجتماعی دسترسی باورنکردنی را ارائه می دهند که می تواند نتایج فوری ایجاد کند.
پلتفرم هایی مانند فیس بوک، اینستاگرام، توییتر و لینکدین هدف گذاری تبلیغاتی پیشرفته ای را ارائه می دهند که به شما امکان می دهد مخاطبان خود را بر اساس جمعیت شناسی، علایق و رفتارها محدود کنید. و با گزینه های بودجه بندی انعطاف پذیر، می توانید بودجه خود را به صورت استراتژیک تخصیص دهید و بازگشت سرمایه خود را به حداکثر برسانید.
4. تبلیغات آنلاین
یکی از بزرگترین مزایای تبلیغات آنلاین این است که اغلب ارزان تر از تبلیغات سنتی است. تبلیغات تلویزیونی را در نظر بگیرید که میلیون ها تومان هزینه دارند.
اکنون، به تبلیغی فکر کنید که در شبکه های اجتماعی با قیمت 100 هزارتومان در روز اجرا می شود و می توانید ببینید که چرا تبلیغات آنلاین یک گزینه عالی برای مشاغل کوچک است.
تبلیغات آنلاین شامل چند حوزه است، از جمله:
تبلیغات نمایشی: اینها شامل تبلیغات بنری، تصاویر و ویدیوهایی است که می توانید در تبلیغات گوگل خریداری کنید.
پرداخت به ازای کلیک: PPC یک مدل تبلیغاتی است که تحت بازاریابی موتورهای جستجو قرار می گیرد. این تبلیغات در بالای نتایج موتورهای جستجو ظاهر می شوند و تنها زمانی پرداخت می کنید که افراد روی آنها کلیک کنند.
تبلیغات اجتماعی: اینها تبلیغاتی هستند که در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و اینستاگرام ظاهر می شوند. شما بودجه تعیین می کنید و مخاطبان هدف خود را مشخص می کنید.
بازاریابی مجدد: این شامل برچسب گذاری بازدیدکنندگان وب سایت شما و هدف قرار دادن آنها با محتوا پس از خروج از سایت شما است. به ایمیلی از یک فروشگاه تجارت الکترونیک فکر کنید که سبد خرید رها شده شما را به شما یادآوری می کند.
برخلاف تبلیغات سنتی، تبلیغات آنلاین تجزیه و تحلیل قدرتمندی را ارائه می دهند. لازم نیست تعجب کنید که آیا یک تبلیغ آنلاین موثر است زیرا می توانید معیارهایی مانند نمایش، نرخ کلیک، نرخ تبدیل و موارد دیگر را ردیابی کنید.
5. بهینه سازی موتور جستجو (SEO)
هدف از سئو افزایش حضور وب سایت شما در موتورهای جستجو مانند گوگل است. در حالی که روندهای سئو می آیند و می روند، اصول کلیدی ثابت می مانند:
محتوای ارزشمندی را در وب سایت خود ایجاد و منتشر کنید.
به صورت استراتژیک کلمات کلیدی را در محتوا وارد کنید.
سرعت صفحه وب سایت خود را افزایش دهید.
یک تجربه کاربری عالی به بازدیدکنندگان وب سایت ارائه دهید.
سئو نیز مانند بازاریابی محتوا یک بازی طولانی مدت است. اما وقتی در نظر بگیرید که 95 درصد از ترافیک جستجو به صفحه اول نتایج جستجو می رود، به یک استراتژی حیاتی برای هدایت ترافیک و تولید سرنخ تبدیل می شود.
اولین استراتژی بازاریابی خود را بسازید
شما می توانید استراتژی بازاریابی را به عنوان یک نقشه راه در نظر بگیرید که به شما کمک می کند تا بهترین استفاده را از بازاریابی خود ببرید. در اینجا اصول اساسی یک استراتژی بازاریابی قوی وجود دارد:
1. با اهداف خود شروع کنید.
قبل از اینکه بتوانید یک استراتژی بازاریابی بسازید، ابتدا باید اهداف روشنی را تعیین کنید. کسب و کار شما چه چیزی را می خواهد انجام دهد؟ آیا قصد دارید آگاهی از برند را افزایش دهید؟ تولید سرنخ؟ یا افزایش وفاداری مشتری؟
اهداف، جهت را برای کل عملیات بازاریابی شما فراهم می کنند. به علاوه، آنها اثربخشی تلاش های شما را تعیین می کنند.
هنگام تعیین اهداف بازاریابی خود، اطمینان حاصل کنید که آنها با اهداف تجاری همسو هستند. به عنوان مثال، اگر هدف اصلی کسب و کار شما ایجاد آگاهی از برند است، هدف بازاریابی شما ممکن است رسیدن به تعداد X دنبال کننده رسانه های اجتماعی در شش ماه آینده باشد.
2. مخاطبان هدف خود را بشناسید.
مشتری شما کیست؟ چالش ها یا نقاط درد آنها چیست؟ آیا آنها به قیمت حساس هستند؟ آیا آنها آنلاین خرید می کنند؟
شناخت مخاطبان کلید ایجاد استراتژی های بازاریابی موثر است. هرچه بیشتر در مورد مخاطبان خود بدانید، بهتر می توانید پیام های قانع کننده ای ایجاد کنید که به علایق، نیازها یا ترجیحات آنها پاسخ می دهد.
مخاطبان هدف شما همچنین نقش مهمی در تأثیرگذاری بر کانالهای بازاریابی که تصمیم دارید از آنها استفاده کنید، ایفا خواهند کرد. به عنوان مثال، فرض کنید دستگاه های امنیتی خانه را می فروشید و مخاطبان هدف شما صاحبان خانه های بزرگسال هستند. بر اساس این اطلاعات، ممکن است در اسنپ چت، جایی که تقریباً نیمی از کاربران زیر 25 سال هستند، استفاده کنید.
3. آمیخته بازاریابی خود را تعیین کنید.
به طور خلاصه، بازاریابی به معنای تبلیغ محصول مناسب به مخاطب مناسب با قیمت و زمان مناسب است. برای ایجاد تعادل، باید آمیخته بازاریابی خود را مشخص کنید. آمیخته بازاریابی شما از چهار جزء کلیدی تشکیل شده است (که در غیر این صورت به عنوان “چهار P بازاریابی” شناخته می شود): محصول، قیمت، مکان و تبلیغات.
محصول
به بیان واضح، محصول شما کلید کسب و کار شما است. اما برای اینکه آن را به طور موثر بازاریابی کنید، باید بدانید چه چیزی آن را منحصر به فرد می کند. محصول شما چه تفاوتی با سایر محصولات موجود در بازار دارد؟ چه “مشکلاتی” را حل می کند؟ ویژگی های کلیدی چیست؟ این سوالات می تواند به شما کمک کند تا یک پیشنهاد فروش منحصر به فرد را فرموله کنید.
قیمت
رسیدن به قیمت مناسب برای محصول شما می تواند مشکل باشد. قیمت خیلی بالاست و مشتریان دور می شوند. قیمت خیلی پایین است و شما پول را روی میز می گذارید. یک مکان خوب برای شروع این است که به رقبای خود نگاه کنید تا ببینید مشتریان چقدر حاضرند برای یک محصول مشابه بپردازند. همچنین می توانید برای تعیین قیمت مناسب، گروه های متمرکز یا نظرسنجی انجام دهید.
مکان
محصول خود را کجا می فروشید؟ در نهایت، شما باید مشتریان خود را در جایی که هستند ملاقات کنید – چه یک فروشگاه تجارت الکترونیک یا یک مکان خرده فروشی. در نظر بگیرید که رقبای شما محصولات خود را کجا می فروشند و چگونه خود را متمایز می کنند.
ترویج
از چه تاکتیک هایی برای دستیابی به مخاطبان هدف خود استفاده خواهید کرد؟ و در کدام کانال ها؟ این می تواند یک بیلبورد در یک جاده شلوغ یا یک ایمیل تبلیغاتی باشد که به صندوق ورودی شخصی ارسال شده است. روشی که محصول خود را تبلیغ می کنید به بودجه و مخاطب هدف شما بستگی دارد. به عنوان مثال، اگر مخاطب هدف شما جوانتر است، ممکن است تبلیغات اجتماعی پولی را بر مثلاً تبلیغات تلویزیونی اولویت دهید.
4. KPIهای مناسب را زیر نظر داشته باشید.
سیستمی برای ردیابی و تجزیه و تحلیل نتایج تلاش های بازاریابی خود ایجاد کنید. برای مثال، اگر در حال اجرای یک کمپین بازاریابی ایمیلی هستید، ممکن است نرخ باز، نرخ کلیک و مشترکین را ردیابی کنید. این شاخص ها به عنوان شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) شناخته می شوند.
شاخص های کلیدی عملکرد شما به عنوان معیارهایی عمل می کنند که منعکس کننده پیشرفت شما به سمت اهدافتان هستند. با ردیابی آنها، می توانید مشخص کنید که کدام استراتژی ها کار می کنند و کدامیک نیاز به بهبود دارند.
5. تکامل پیدا کنید
چشم انداز بازاریابی همیشه در حال تغییر است. فقط در دهه گذشته، ما شاهد ظهور TikTok، هوش مصنوعی و دستگاه های هوشمند بوده ایم. همه اینها را میتوان گفت، یک استراتژی بازاریابی خوب، راهبردی است که سازگار باشد. برای آزمایش ایده های جدید، آزمایش تاکتیک های مختلف و تطبیق استراتژی خود باز باشید.
جمع بندی مقاله
هیچ استراتژی بازاریابی “یک اندازه متناسب با همه” وجود ندارد. چیزی که برای یک کسب و کار مفید است ممکن است برای کسب و کار دیگری کارساز نباشد. به همین دلیل است که آزمایش بسیار مهم است، به خصوص زمانی که تازه شروع کرده اید. از آزمایش کانالها، تاکتیکها و استراتژیهای مختلف بازاریابی واهمه نداشته باشید تا بتوانید آنچه را که به بهترین وجه در بین مخاطبان هدف شما طنین انداز میشود، بیابید.